امارکتس

سریال «شغال»؛ تلاشی برای ساخت درامی جنایی که به ورطه تکرار افتاده است

سریال «شغال»؛ تلاشی برای ساخت درامی جنایی که به ورطه تکرار افتاده است
با نگاهی به داستان، شخصیت‌ها و حتی فیلمنامه، به‌نظر می‌رسد «شغال» بیشتر از آنکه اثری منحصر به‌فرد باشد، تنها نسخه‌ای ضعیف و بی‌روح از سریال‌های مشهور مانند «فاطما گل» است.
۱۵:۴۹ - ۱۸ آبان ۱۴۰۴
وانانیوز|

وقتی حرف از «شغال» به میان می‌آید، شاید تصور کنید با سریالی پرتنش، معمایی و جنایی طرف هستید که به نوعی تاریخ جنایی‌ساز ایرانی را ادامه می‌دهد. اما در واقعیت، این اثر نه تنها از فضای پرتنش و جذاب به اصطلاح «شکار» خبری ندارد، بلکه با اتکا به کلیشه‌های تکراری و شخصیت‌های سطحی، همان‌طور که گفته می‌شود، با یک شغال واقعی هیچ شباهتی ندارد جز شاید نامش. «شغال» ساخته بهرنگ توفیقی، در کنار یک خط داستانی به‌ظاهر جذاب، اما پر از ایرادات ساختاری، به‌ویژه در اجرای سکانس‌های کلیدی مانند تجاوز، حتی از سریال‌های ترک هم عقب‌تر است.

سریالی که همه‌چیز می‌خواهد و هیچ‌چیز نمی‌دهد

نمی‌توان انکار کرد که بهرنگ توفیقی به‌عنوان یک کارگردان باتجربه، توانسته نام خود را در عرصه تلویزیون و سینما به‌خوبی مطرح کند. اما در «شغال»، او نه تنها یک قدم رو به جلو برنمی‌دارد، بلکه به راحتی گام‌های عقب‌گردی به سمت ساخت سریال‌هایی بدون نوآوری برداشته است. چرا باید سریالی که با چنین تولیدات گسترده‌ای روبه‌رو است، از «فاطما گل» و سریال‌های ترکیه‌ای که در آن‌ها همواره خشونت و تجاوز به‌عنوان محور داستانی در نظر گرفته می‌شود، کپی‌برداری کند؟

در این سریال، بیش از آنکه به خلاقیت و نوآوری توجه شود، بر تحمیل تماشاگران به خط داستانی سطحی و پر از خشونت تکیه شده است. کپی‌برداری‌هایی از داستان‌های کلیشه‌ای و تکراری هیچ جایگاهی برای ابتکار عمل و نوآوری در این پروژه باقی نمی‌گذارد. در واقع، اگر از «شغال» چیزی در ذهن مخاطب باقی می‌ماند، این چیزی نیست جز تکرار فرمول‌هایی است که در گذشته هم شاهد آن‌ها بوده‌ایم.

خشونت و تجاوز، به‌عنوان یک ترفند جلب توجه

یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف سریال «شغال»، نحوه پرداخت به موضوعات حساس مانند تجاوز است. در حالی که تجاوز یکی از مسائل اجتماعی بسیار پیچیده و دردناک است، در این سریال به شکلی سطحی و بدون توجه به ابعاد روان‌شناسی و اجتماعی این مسئله، به‌عنوان یک ترفند داستانی برای جلب توجه به کار گرفته می‌شود. سکانس‌های تجاوز نه تنها احساس همدردی در مخاطب ایجاد نمی‌کنند، بلکه به‌واسطه نمایش بی‌روح و ناپخته آن، تبدیل به یک صحنه نمایشی بدون عمق می‌شوند. در واقع، در این سریال هیچ‌گونه تلاش در جهت پرداختن به مسائل عاطفی و روانی قربانیان اینگونه حوادث دیده نمی‌شود، بلکه بیشتر شاهد یک روایت ساده و غیرواقعی از تجاوز هستیم که بر خشونت تمرکز می‌کند.

وقتی پژمان جمشیدی راکوردش را گم کرد!/ سوتی‌های سریال «محکوم» که از چشم کارگردان هم پنهان ماند

بازی‌ها و انتخاب‌های بازیگران: نه حرفه‌ای، نه تأثیرگذار

در انتخاب بازیگران هم به نظر می‌رسد که کمتر به قدرت بازیگری و عمق شخصیت‌ها توجه شده است. شاید در نگاه اول حضور بازیگرانی مانند مهدی سلطانی و نورا محقق که نقش‌های اصلی را برعهده دارند، هیجان‌انگیز به نظر برسد، اما در نهایت بازی‌های مصنوعی و بی‌روح آن‌ها اثری جز ایجاد فاصله با مخاطب ندارد. به‌ویژه در مورد نورا محقق که به وضوح احساس می‌شود در نقش خود گیر افتاده و تلاش‌هایش برای ارائه بازی طبیعی کاملاً نافرجام است. البته بازی‌های شبنم مقدمی و نسرین بابایی در نقش‌های مکمل، به نوعی می‌تواند تنها نقاط درخشان سریال تلقی شود، اما در مجموع نمی‌توان از آن‌ها برای نجات کلیت اثر استفاده کرد.

کاهش سطح توقعات: «شغال» هیچ اتفاق جدیدی ندارد

سریال «شغال» بیشتر از آن که اثری درخور توجه باشد، تلاشی ناموفق برای ایجاد یک درام جذاب و معمایی است. از ابتدای این سریال، مخاطب با یک سری اتفاقات ناگهانی و بی‌دلیل مواجه می‌شود که بیشتر به نظر می‌رسد تلاش‌های بی‌فایده‌ای برای جلب توجه هستند. سکانس‌هایی مانند حمله به خانه سیاوش یا آتش‌زدن گلخانه، که در ابتدا مخاطب را به تماشای خود می‌کشاند، در نهایت هیچ‌گونه تأثیر عاطفی یا فکری در پی ندارند. سریال «شغال» با افتادن در دام تکرار فرمول‌های قدیمی، به جای پیشبرد داستان به سمت نوآوری، در نهایت به یک اثر پیش‌بینی‌پذیر تبدیل می‌شود که نمی‌تواند هیچ‌گونه سوال یا تعلیق جدی در ذهن بیننده ایجاد کند.

در نهایت، برای کدام مخاطب؟

سریال «شغال» نه توانسته رضایت مخاطبان عام را جلب کند و نه توانسته جذابیتی برای طرفداران آثار جنایی ایجاد نماید. در واقع، به نظر می‌رسد این سریال قصد داشته هر دو گروه مخاطبان را جذب کند، اما در نهایت برای هیچ‌کدام از آن‌ها جذاب نبوده است. از طرفی داستان و شخصیت‌ها بسیار سطحی و بی‌عمق هستند و از طرف دیگر، فضای پر از خشونت و سردی آن، به‌هیچ‌وجه مناسب برای سرگرم کردن بیننده نیست. به همین دلیل است که «شغال» در نهایت فقط شبیه یک اثر گم‌گشته می‌ماند که نه جسارت نوآوری دارد و نه توان رقابت با دیگر سریال‌های جنایی و اجتماعی موجود را دارد.

«شغال» می‌توانست فرصتی باشد برای خلق یک درام جنایی با نگاه تازه و خلاقانه، اما در نهایت به یک تکرار بی‌پایان از کلیشه‌های تکراری تبدیل شده است. در این سریال، آنچه بیش از هر چیزی کمبود دارد، خلاقیت است. برخلاف توقعاتی که از کارگردانی چون بهرنگ توفیقی می‌رود، این سریال نه‌تنها هیچ‌گونه ابتکار و نوآوری در خود ندارد، بلکه در دام تکرار فرمول‌های قدیمی و بدون روح گرفتار شده است. از این رو، «شغال» می‌تواند یک درس عبرت برای نویسندگان و کارگردان‌ها باشد که در دنیای سریال‌سازی، گاهی بیشتر از سلبریتی‌ها، به خلاقیت و نوآوری نیاز داریم.

انتهای پیام/

 
 
منبع: تسنیم
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث