پرسپولیس در سالهای اخیر آسیبهای زیادی از ناحیه حاشیههای مربوط به یک هوادار متمول خورده است
پرسپولیس، یکی از بزرگترین و محبوبترین باشگاههای فوتبال ایران، در سالهای اخیر با چالشهای بیشماری مواجه شده است. یکی از این چالشها ناشی از حاشیههای مربوط به یک هوادار متمول است که به حدی در فوتبال ایران شناخته شده که گویی به اندازه یک ملیپوش معروف شده است. این وضعیت به گونهای پیچیده و چالشبرانگیز در حال شکلگیری است که به زعم بسیاری از اهالی فوتبال و هواداران پرسپولیس، این دخالتها تأثیرات منفی بسیاری داشته و به ایجاد نارضایتی در فضای فوتبال منجر شده است.
حضور یک هوادار متمول در عرصه فوتبال ایران، اگرچه در برخی موارد ممکن است به عنوان یک فرصت تلقی شود، اما در واقع به حواشی و تنشهای بیپایانی انجامیده که نه تنها بر عملکرد فنی تیم تأثیر گذار بوده بلکه بر روابط بازیکنان و کادر مدیریتی نیز سایه افکنده است.
چالشهای ناشی از دخالت هوادار متمول
بهطور کلی، تقریباً همه اهالی فوتبال و هواداران پرسپولیس با دخالتهای این فرد در امور فنی و مدیریتی باشگاه مخالف هستند. اگرچه این ادعا بارها توسط بازیکنان و مربیان و مدیران رد شده، اما این موضوع نه تنها به کاهش محبوبیت برخی بازیکنان منتهی شده بلکه نگاه منفی به آنها ایجاد کرده است.
به عنوان مثال، سروش رفیعی، یکی از بازیکنان تاثیرگذار پرسپولیس، بهمنظور رفع اتهامات به تلویزیون آمد و ساعتها توضیح داد که تمامی این ادعاها بیاساس است. این رفتار سروش نشاندهنده فشارهای روحی و اجتماعی است که بر روی بازیکنانی که به نوعی به این فرد متمول ارتباط دارند، وجود دارد.
نقش واقعی هوادار متمول
شکی نیست که این هوادار متمول به خاطر علاقهاش به پرسپولیس به بازیکنان مختلف کمک کرده و میکند. او برای بازیکنانی که در تهران خانه ندارند، خانه اجاره کرده تا آنها بتوانند بدون نگرانی از مشکلات مالی به فوتبال بپردازند. با این حال، نام این بازیکنان عموماً ناشناخته باقی مانده است.
این سؤال مطرح میشود که چرا سروش رفیعی و چند نفر دیگر تبدیل به چهرههای شناختهشدهای شدهاند در حالی که بازیکنان بزرگ و نامداری که سابقه کاپیتانی در پرسپولیس را دارند، در نقطه مقابل این هوادار متمول قرار گرفته و به نوعی نقش ناجی را ایفا کردهاند؟
نکات کلیدی در این رابطه
- یکی از این بازیکنان بزرگ، خود صاحب بهترین رابطه با هوادار متمول بوده است. او بعد از هر پیروزی بزرگ، پاداشهای دلاری را دریافت میکرد و به سایر بازیکنان تقسیم میکرد.
- یک بار بعد از یک پیروزی، هوادار متمول یک گوشی آیفون جدید برای او ارسال کرد و دو هفته بعد، بسیاری از بازیکنان نیز گوشی مشابهی دریافت کردند.
- اما مشکل زمانی آغاز شد که این ستاره بزرگ به هوادار متمول پیام داد و خواست که همان گوشی را برای همسرش ارسال کند. این درخواست که به نوعی با توجه به شرایط مالی وی نامعقول به نظر میرسید، منجر به تنش شد.
تأثیرات این چالشها
هوادار متمول در جواب این درخواست به نوعی پاسخ داد که منجر به دشمنی جناب ستاره با او شد. او گفت: "من خواستم از زحمت شما تشکر کنم و به خاطر افشای این موضوع، برای بقیه نیز گوشی گرفتم." این پاسخ نه تنها به دشمنی منتهی شد بلکه باعث شد که جناب ستاره و دوستانش که بیشترین بهره را از پاداشها میبردند، تبدیل به افشاگران نفوذ این هوادار شوند.
در نتیجه، مابقی بازیکنان به نوعی تبدیل به پسران محبوب این هوادار متمول شدند. این تغییرات به حدی تأثیرگذار بوده که حتی موجب جابجایی مدیرعاملها نیز شده است.
نتیجهگیری
در نهایت، این حواشی و چالشها به وضوح نشاندهنده این واقعیت هستند که فوتبال ایران به شدت تحت تأثیر روابط و روابط انسانی قرار دارد. دخالت یک هوادار متمول که به ظاهر به نفع پرسپولیس عمل میکند، در واقع میتواند به آسیبهای جدیتری منجر شود.
زمانی که هویت و اعتبار باشگاه به خاطر حاشیهها و رفتارهای غیرحرفهای تحت تأثیر قرار میگیرد، این موضوع به تمامی ذینفعان اعم از بازیکنان، کادر مدیریتی و هواداران آسیب میزند. این داستان تلخ به ما یادآوری میکند که در دنیای فوتبال، نه تنها مهارتهای فنی بازیکنان، بلکه نوع روابط انسانی و اجتماعی نیز به اندازه خود فوتبال اهمیت دارد.




