بحرینیها به فارسی فحش ناموس میدادند/ چرا تا بلاژویچ زنده بود جرات حرف زدن نداشتید؟
بهروز رهبریفرد، مدافع سابق پرسپولیس و تیم ملی در مصاحبهای جنجالی گفته «دستور داده بودند که تیم ملی در بازی مقابل بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ ببازد و مسئولان بنابر دلایلی نمیخواستند تیم ملی راهی جام جهانی شود». رهبریفرد حتی مدعی شد بلاژوویچ برای اینکه بتواند چند بازیکن تیم ملی را ترانسفر کند، به آنها فیکس بازی میداد.
یکی از کسانی که رهبریفرد از آن نام برد، ابراهیم میرزاپور گلر فیکس آن زمان تیم ملی بود. از همین رو سراغ میرزاپور رفتیم تا در این خصوص با او صحبت کنیم. مصاحبه آن را در ادامه میخوانید.
صحبتهای بهروز رهبری فرد را شنیدید؟
نه در جریان صحبت ها نیستم. مگر چه چیزی گفته؟
رهبریفرد مدعی شد که با دستور از تهران تیم ملی در دیدار مقابل بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ بازنده شد؛ درحالی که تیم ما به راحتی توان بردن بحرین را داشت!
من نمیدانم بر چه اساسی این حرفها زده شد. من به عنوان کسی که گلر تیم ملی در آن بازی بودم نه چیزی دیدم و نه چیزی شنیدم. به ما که چیزی گفته نشد. اینکه بگویند شل کنید، ببازید را اصلا نشنیدم و در جریانش نیستم. شاید رهبریفرد چیزی میداند و خبری داشته که این صحبتها را مطرح کرده است.
حتی گفت شب قبل از بازی بلاژوویچ به بچهها اعلام کرد بروید و ۲ صبح برگردید. درحالی که معمولا بازیکنان میبایست شب قبل از بازی خوب استراحت کنند و زود بخوابند.
ببینید همه اردوهای زمان بلاژ همین مدلی بود و معمولا او اعلام میکرد بازیکنان بعد از شام در اختیار خودشان باشند و ۱۲ شب به هتل برگردند و استراحت کنند. چیز عجیبی نبود و در همه اردوها حتی اردوهای داخل ایران هم همین اتفاق میافتاد.
به نظرت چرا تیم ملی در آن بازی به طرز عجیبی شکست خورد؟
خیلی از آن زمان و آن بازی گذشته ولی به نظرم برای دیدار با بحرین خوب آماده نشده بودیم. شرایط آنجا خیلی بد بود وتیم ملی را تحت فشار قرار دادند. به خاطر آتشسوزی در ورزشگاه، بازی با چند روز تاخیر برگزار شد. بحرینیها به ما زمین تمرین نمیدادند و حتی چند روز کنار ساحل تمرین کردیم. میزبانیشان اصلا خوب نبود و ما مجبور بودیم چند روز بیشتر آنجا بمانیم. در مجموع شرایط تیم ملی آنجا خوب نبود و ما بازی را باختیم. حتی در طول بازی بازیکنان بحرین به فارسی به بچههای تیم ملی مثل مهدی مهدویکیا فحاشی ناموسی میکردند و تمرکز تیم ما را بههم زده بودند.
خیلیها باخت را گردن کشک بادمجان انداختند. ماجرا چه بود؟
در میهمانی ضیافت غذاهای متنوعی وجود داشت که کشک بادمجان هم یکی از آنها بود. بازیکن حرفهای شب قبل از بازی خب نباید چنین غذایی بخورد و خود من مثلا کشک بادمجان نخوردم. کلی غذای دیگر وجود داشت و هرکسی میتوانست هر مدل غذایی خواست بخورد. فکر نمیکنم این موضوع عامل باخت ما بوده باشد.
رهبری فرد در صحبتهایش اسم شما را آورد و مدعی شد چون بلاژوویچ میخواست شما را ترنسفر کند، به شما بازی میداد درحالیکه پرویز برومند گلر اول تیم ملی بود.
نمیدانم این حرفهای بدون سند و بیپایه و اساس برای چیست. اولا که من ترانسفر نشدم و چنین موضوعی اصلا صحت ندارد. هیچ مربی یک بازیکن را بیشتر از آبروی خودش دوست ندارد. دوما من قبل از آمدن بلاژوویچ توسط جلال طالبی به تیم ملی دعوت شدم. بله من گلر سوم تیم ملی بودم ولی پرویز برومند یکبار به دلیل درگیری با بلاژ از اردو اخراج شد، دوباره به تیم ملی برگشت ولی در تمرینات مصدوم شد. گلر دوم داود فنایی بود که او هم در یک اردو مصدوم شد و من گلر فیکس تیم ملی شدم. بعد هم عملکردم طوری بود که سرمربی تیم ملی به من اعتماد کرد و به من بازی میداد. نه کسی حمایتم کرد و نه به کسی پول دادم. من در ابتدا مهاجم بودم ولی تلاش کردم و در ۲۲ سالگی گلر تیم ملی شدم. من نه بازیکن پرسپولیس و استقلال بودم که رسانهها و مردم حمایتم کنند و نه بچه پولدار. یه جوان شهرستانی ساده بودم که با زحمت و تلاش خداراشکر به همهچیز رسیدم. قبل از بلاژ در لیست تیم ملی بودم و بعد از او هم در زمان برانکو گلر اول تیم ملی بودم. قهرمان بازیهای آسیایی شدیم، در جام ملتهای آسیا سوم شدیم و در جام جهانی هم ۳ بازی کردم. اگر بد بودم این همه سال در تیم ملی حضور نداشتم. این دوستان تا حالا کجا بودند و حرفی نمیزدند. حداقل جرات داشتید زمانی حرف میزدید که بلاژوویچ زنده بود و میتوانست صحبت کند. الان که فوت کرده، آقایان یادشان افتاده علیه او حرف بزنند.
همبازی سابق شما مدعی شد چون خودش آنجا بوده و هماتاقی برومند بوده، دیده و شنیده که بلاژوویچ به برومند گفت که تو گلر اول تیم ملی هستی ولی بعد از اینکه او پیشنهاد ترنسفر شدن را از طریق بلاژ رد کرد، نیمکتنشین شد و میرزاپور در ترکیب اصلی قرار گرفت.
من نمیدانم بین آنها چه صحبتهایی رد و بدل شده ولی این را میدانم هیچوقت با بلاژوویچ در این رابطه حرف نزدم و او هیچوقت نگفت قصد ترنسفرکردن من را دارد. حتی میتوانید از چلنگر به عنوان کسی که همواره در کنارش بود بپرسید. من اگر حمایت کسی را داشتم که همیشه مورد انتقاد قرار نمیگرفتم. همیشه بیشترین فشارها روی من بود. بله قبول دارم که من هم اشتباهاتی داشتم ولی وقتی هم خوب بازی میکردم، هیچکس از من تعریف نمیکرد. واقعا متاسفم که این صحبتها مطرح میشود که هیچ شباهتی با واقعیت ندارد. با تلاش خودم، دعای پدر و مادر و لطف خدا به همهچیز در این فوتبال رسیدم. سالها در تیم ملی فیکس بودم و در جام جهانی بازی کردم که آرزوی خیلیهاست و خیلیها نتوانستند به آن برسند.




