گفتوگوی متفاوت با ستاره اوکراینی تیم ملی والیبال روسیه
یکی از بلندقامتترین بازیکنان والیبال جهان که چون دویدن را دوست نداشت بین بسکتبال و والیبال به سراغ گزینه دوم آمد و حالا یکی از مطرحترین و تاثیرگذارترین بازیکنان جهان به شمار میرود. او اصالتی اوکراینی دارد، اما سالها است که برای تیم ملی روسیه بازی میکند.
در مدت فعالیت حرفهای خود با فراز و فرودهای زیادی روبرو شد که از جمله مهمترین آنها میتوان به موضوع دوپینگش اشاره کرد که باعث محرومیت وی از حضور در المپیک شد. او هیچگاه نخواست و نتوانست اتهامی که مطرح شده بود رد کند، اما مدعی است که دوپینگ نکرده بود و قربانی اختلاف کمیته ضد دوپینگ روسیه و وادا شد.
دیمیتری الکساندروویچ موزرسکی با 2 متر و 18 سانتیمتر قد جزو بلندترین بازیکنان والیبال و یکی از قدبلندترین بازیکنان ورزش جهان بهشمار میرود. او والیبال حرفهای خود را در سن 8 سالگی آغاز کرد و از سال 1996 تا 2005 در باشگاه جوانان خارکف حضور داشت و بعد در باشگاه جوانان لوکوموتیو بازی کرد. دیمیتری در رده بزرگسالان از سال 2006 عضو تیم بلگوری بلگورود شد و با این تیم به دو قهرمانی در سوپر لیگ والیبال روسیه، دو قهرمانی در جام حذفی روسیه، یک قهرمانی در جام کنفدراسیون والیبال اروپا، یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، یک قهرمانی در جام باشگاههای جهان و یک قهرمانی در سوپر جام والیبال روسیه دست پیدا کرد. او که در سال 2014 و 2015 سومین بازیکن پردرآمد والیبال جهان از نظر مبلغ قرارداد بود در سالهای اخیر تصمیم گرفته در لیگ ژاپن و در تیم سانتوری سانبردز بازی کند؛ دلایل او برای انتخاب لیگ ژاپن هم جالب توجه است.
موزرسکی در سال 2010 به تیم ملی روسیه دعوت شد و در المپیک 2012 لندن، مدال طلا را کسب کرد. روسیه در فینال برزیل را شکست داد و قهرمان المپیک 2012 شد. در این دیدار موزرسکی پست خود را تغییر داد و با کسب 31 امتیاز، امتیاز آورترین بازیکن روسیه شد. او جوایز متعددی مانند بهترین مدافع لیگ جهانی 2010 را به دست آورده است و همچنین در سال 2012 به عنوان استاد برگزیده ورزشی روسیه انتخاب شد. موزرسکی با عملکرد درخشان خود توانسته است به یکی از بهترین مدافعان میانی والیبال اروپا تبدیل شود.
از جمله افتخارات فردی وی میتوان به برنده جایزه دولتی و دپارتمان روسیه 2012، استاد برگزیده ورزشی روسیه 2012، بهترین مدافع سوپر لیگ روسیه 2010، با ارزشترین بازیکن روسیه 2012، بهترین مدافع جام حذفی روسیه 2010، بهترین مدافع روی تور لیگ جهانی 2010، بهترین بازیکن قهرمانی اروپا 2013، با ارزشترین بازیکن جام بزرگ قهرمانان جهان 2013، بهترین مدافع یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا 2014، با ارزشترین بازیکن قهرمانی باشگاههای جهان 2014، بهترین مدافع روی تور لیگ ملتها 2018 و حالا بهترین مدافع جام باشگاههای آسیا اشاره کرد.
او اخیراً همراه با تیم والیبال سانتوری ژاپن به ایران سفر کرد تا در رقابتهای جام باشگاه های آسیا حضور پیدا کند. او با تیمش توانست عنوان نایب قهرمانی را کسب کند و در دیدار پایان با نتیجه 3 بر 2 مغلوب پیکان شد. حضور او و چند ستاره سرشناس دیگر در ایران موجب شد تا رقابتهای جام باشگاههای آسیا با جذابیت بالایی دنبال شود. در ادامه میتوانید اظهارات وی پس از حضور در ایران و در خصوص مسائل مختلف را بخوانید:
خودت را بیشتر برای ما معرفی کن.
من دیمیتری موزرسکی، بازیکن والیبال هستم که در حال حاضر عضو تیم سانتوری ژاپن هستم.
چند ساله هستی و چند فرزند داری؟
من متولد سال 1988 هستم و در حال حاضر یک فرزند دارم.
چه شد که والیبال را انتخاب کردی؟
این موضوع داستان جالبی دارد؛ زمانی که به مدرسه میرفتم یک روز معلممان به کلاس آمد و گفت فردا تمرین والیبال داریم و از همان لحظه من این رشته را انتخاب کردم.
با قد و قامتی که داشتی چرا سراغ بسکتبال نرفتی؟
مدتی هم بسکتبال کار کردم، اما چون در این رشته ورزشکار نیاز دارد که زیاد راه برود و بدود من تصمیم گرفتم این رشته را ادامه ندهم، چون دویدن را زیاد دوست ندارم.
آیا از همان دوران مدرسه نسبت به دوستانت قد بلندتر بودی؟
خیر؛ من دوستانی داشتم که از نظر سنی از من بزرگتر بودند و قاعدتاً آنها از من قد بلندتر هم بودند.
آیا در حال حاضر بلند قدترین بازیکن والیبال محسوب میشوی؟
در والیبال؟ فکر نمیکنم بازیکنی از من بلند قدتر باشد. این یعنی من بلند قامتترین بازیکن حالحاضر والیبال هستم.
در فینال المپیک اتفاق کمنظیری رخ داد؛ در حالی که روسیه با نتیجه 2 بر صفر از برزیل عقب بود تو پستت را تغییر دادی و به پست پشتخط زن رفتی و در آن مسابقه روسیه با نتیجه 3 بر 2 پیروز شد و توانستید مدال طلای المپیک را کسب کنید. در آن مسابقه چه اتفاقاتی رخ داد که نتیجه بازی اینگونه برگشت؟
در آن تورنمنت ما یک پشت خط زن به نام میخائیلوف داشتیم و من سرعتیزن بودم. سرمربی تیم ما یعنی ولادیمیر آلکنو تصمیم داشت تا در آن مسابقات از ماکسیم به عنوان پشت خط زن استفاده کند و اگر مشکلی برای او پیش آمد من جایگزین وی شوم. در واقع ما با یک پشت خط زن در المپیک حضور پیدا کرده بودیم.
آیا آمادگی این جابجایی را در فینال داشتی؟
من قبلاً 2 سال در تیم بلگراد در پست پشت خط زن بازی کرده بودم، اما اگر صادقانه بخواهم بگویم در آن لحظه آمادگی بازی در این پست را نداشتم، اما در دوران المپیک به مدت خیلی کوتاه حضور در این پست را تمرین کرده بودم و با دستور کادر فنی جایگزین میخائیلوف شدم.
آیا پس از آن بازی بازهم در این پست بازی کردی؟
در تیم ملی؟ بله؛ در بازی با ایران که فکر میکنم سال 2014 بود به عنوان پشت خط زن بازی کردم.
سال 2017 از تیم ملی رفتی و یک سال بعد دوباره به ترکیب برگشتی؛ چه شد که رفتی و چه شد که برگشتی؟
واقعیت این است که من در لیگ روسیه بازی میکردم و بلافاصله بعد از مسابقات باشگاهی همراه با تیم ملی به رقابتهای مختلف میرفتم. من فرصت چندانی برای استراحت نداشتم و واقعاً خسته بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا مدتی از تیم ملی دور باشم تا در کنار خانوادهام استراحت کنم. لیگ روسیه یکی از لیگهای سخت است و در روزهای تعطیل هم در فرودگاه و هواپیما میگذشت و به همین دلیل تصمیم گرفتم از تیم ملی دور باشم. واقعاً در آن مقطع زمانی نیاز داشتم که استراحت کنم.
تو سابقه کار کردن با آلکنو را داری؛ او در المپیک سرمربی تیم ملی ایران بود و نتوانست توقعات را برآورده کند. فکر میکنی چرا او در تیم ملی ایران عملکرد موفقی نداشت؟
ذهنیت والیبال ایران با روسیه متفاوت است. آلکنو روزمه مشخصی دارد و نمیدانم چرا در ایران نتوانست موفق باشد. فکر میکنم آلکنو به زمان نیاز داشت، چون حضور یک مربی خوب در یک تیم به این معنی نیست که آن تیم حتماً نتایج درخشانی کسب کند. ذهنیتها متفاوت بود و آلکنو به زمان نیاز داشت تا بتواند ایدههای خود را در تیم پیاده کند.
تو بازیکن سرشناس و تاثیرگذاری هستی؛ چه شد که از بین لیگهای معتبر جهان تصمیم گرفتی در لیگ ژاپن بازی کنی؟
هر لیگی شرایط خاص خود را دارد. در سال 2011 من بازی تیم ملی ژاپن را دیدم و در آن زمان آنها تیم قدرتمندی نبودند، اما چند سال بعد و در مسابقات جامجهانی دیدم که این تیم چقدر پیشرفت کرده است. این موضوع خیلی برایم جالب بود. هیجان زده بودم و دوست داشتم بدانم که آنها چه کاری کردهاند که اینقدر پیشرفت کردهاند. سال 2018 که تصمیم داشتم تیمم را تغییر دهم، فقط از لیگ ژاپن دنبال تیم میگشتم، چون واقعاً برایم مهم بود که بدانم چطور آنها اینقدر پیشرفت کردهاند. باید بگویم که انتخاب خیلی خوبی هم داشتم.
در مصاحبهای گفته بودی که من از ژاپنیها سیاست، احترام و غذاهایشان را دوست دارم؛ کمی بیشتر درمورد این نکات صحبت کن.
به نظر من ژاپن خاص ترین کشور دنیا است، چراکه آنها فرهنگ و ذهنیت خاص خودشان را دارند. برایم هیجان انگیز بود که فرهنگ آنها را ببینم و بدانم که چرا آنها در این کره خاکی اینقدر خوب هستند. ضمن اینکه یکی از ویژگیهای مردم ژاپن این است که آنها احترام زیادی به زندگی شخصی آدمها میگذارند و همیشه حد و مرزها را حفظ میکنند.
اخیراً خبرهایی درمورد تو منتشر شد که دوپینگ کردهای و به همین دلیل المپیک را هم از دست دادی؛ آیا واقعاً دوپینگ کرده بودی؟
نه این خبر درست نبود، چون درک نادرستی از اتفاقی که رخ داده بود وجود داشت. وادا با تیمهای روسی دچار مشکل بود و من نتوانستم به آنها ثابت کنم که دوپینگ نکردهام. حتی نمونههای دوپینگ من در آزمایشگاه تخریب شده بود، اما من نتوانستم چیزی را به آنها ثابت کنم. در نهایت رابطه بد روسیه با وادا موجب شد که من را دوپینگی اعلام کنند. در والیبال نیاز نیست که دوپینگ کنیم، چون تمرکزمان باید روی توپ و تور و زمین مسابقه باشد.
به رای صادر شده اعتراضی هم نکردی؟
این یک تصمیم سخت برای من بود؛ چون اگر اعتراض میکردم و اعتراضم مورد قبول واقع نمیشد مدت بیشتری محروم میشدم. به همین دلیل ریسک نکردم و ترجیح دادم معترض نباشم تا محرومیتم زودتر تمام شود.
برای انتخاب لباس چه کار میکنی؟
سوال بسیار خوبی بود! بیشتر شرکتهایی که لباس ورزشی تولید میکنند سایز من را ندارند. آنها برای اینکه بتوانند خودشان را تبلیغ کنند مجبور هستند که سایز مورد نظر من را تولید کنند. لباسهای غیر ورزشی را هم از مراکز خاصی که میشناسم خریداری میکنم.
در مصاحبهای اعلام کرده بودی که کتاب مورد علاقهات «جنگجوی صلحطلب» است؛ چه چیزی در این کتاب نظر تو را جلب کرد؟
این کتاب درمورد یکی از بزرگترین ورشکاران بود. در این کتاب توضیح میداد آن ورزشکار به مرور زمان چگونه عملکرد خود را بهبود میبخشد و در آن مقطع من هم تصمیم داشتم همین کار را انجام دهم. تمام آن کتاب کمک کرد تا من به تمام سوالاتی که در ذهنم دارم، برسم.
اخبار این روزها خیلی درمورد جنگ صحبت میکند؛ میخواهم نظرت درمورد جنگ را بدانم.
جالب است! برای پاسخ به این سوال به زمان نیاز دارم. بهتر است در این خصوص صحبت نکنیم، چون واقعاً شرایط سخت است.
خودت اصالت اوکراینی داری، اما برای تیم ملی روسیه بازی میکنی؛ چه زمانی و چطور این تصمیم را گرفتی؟
بهتر است واقعیتهایی درمورد زندگیام را بگویم. بله؛ من در اوکراین متولد شدم و تا 14 سالگی در تیمهای پایه بازی کردم و در آن سال یک بازی فوقالعاده بین تیمی از ایتالیا و بلگراد روسیه دیدم. آن بازی به قدری سطح بالا داشت که کنجکاو شدم تا بیشتر درمورد لیگ روسیه بدانم و به همین دلیل تصمیم گرفتم به لیگ روسیه بیایم.
نظرت درمورد ایران چیست و پیش از سفر به ایران چه چیزهایی درمورد کشورمان شنیده بودی؟
سوال بسیار خوبی بود. من تجربه حضور در رقابتهای بسیاری را دارم، اما این نخستین باری است که در مسابقات باشگاههای مردان آسیا حضور دارم. فکر میکنم نخستینبار سال 2014 به ایران آمدم. در آن سال فضای رسانهای جو آلودهای درمورد ایران ایجاد کرده بود و من هم با آن فضاها آشنا شده بودم. مدتی بعد افرادی که ایران را بیشتر میشناختند نیمه پر لیوان را هم به من توضیح دادند. زمانی که به ایران آمدم هم متوجه که چقدر شخصیت، فرهنگ و قوانین کشور ایران جالب است. پس از آن هیجان زده شدم که بازهم به ایران بیایم.
آیا خاطرهای از بازی ایران و روسیه در سالن آزادی داری؟
سال 2014 بود که در سالن آزای به مصاف ایران رفتیم. آن سالن بسیار بزرگ بود و هوادارانی که در سالن حضور داشتند سر و صدای زیادی ایجاد کردند و چون عملاً صداهای ما کارایی چندانی نداشت تصمیم گرفتیم از زبان اشاره استفاده کنیم! ضمن اینکه برخی مواقع ناچار بودیم از گوشهای خود با گوشگیرهای مخصوص محافظت کنیم.
چقدر از والیبال ایران شناخت داری؟
برخی بازیکنان روس تبار که به ایران آمدند از بازی بازیکنان ایرانی برای ما تعریف کردند، اما اطلاعات واضح و مشخصی از این بازیکنان ندارم. تنها برخی از اعضای تیم ملی والیبال ایران مانند سعید معروف، سید محمد موسوی، میلاد عبادی پور و امیر غفور را میشناسم و با فرهاد ظریف، لیبروی کوتاه قامت سابق تیم ملی ایران عکس یادگاری دارم!
چه صحبتی با مردم و هواداران ایران داری؟
به هواداران میگویم که تیمتان را در هر شرایطی حمایت کنید، چراکه بازی والیبال برد و باخت دارد. بازیکنان نیاز به حمایت هواداران دارند و در شرایط سخت حامی تیم خود باشید. پیامی هم برای مردم ایران دارم و میخواهم بگویم که خودتان باشید و هرگز تسلیم نشوید.
آیا صحبتی هم با مردم اوکراین داری؟
واقعاً شرایط سختی است و نمیتوانم چیزی بگویم. خانواده من دو دسته شدهاند؛ یکی در روسیه و دیگری در اوکراین و این موضوع به قدری سخت است که واقعاً هیچ چیزی نمیتوانم بگویم.
انتهای پیام/