اصفهان آهن ۱
آهن ملل
ایرانسیل
ایرانسیل موبایل
کد خبر: ۵۱۴۵۱۹
چرا مربیان پیکان و گل‌گهر به تیم‌های ملی می‌رسند؟
از عجایب فوتبال ما همین بس، دو مربی که در هفته بیست و نهم تیم‌های‌شان مقابل پرسپولیس و سپاهان گلباران شدند، یکی در تیم ملی هم مسوولیت دارد و دیگری هم به عنوان کاندیدای سرمربیگری تیم امید معرفی شده است.
۱۱:۰۲ - ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۲
وانانیوز|

از عجایب فوتبال ما همین بس، دو مربی که در هفته بیست و نهم تیم‌های‌شان مقابل پرسپولیس و سپاهان گلباران شدند، یکی در تیم ملی هم مسوولیت دارد و دیگری هم به عنوان کاندیدای سرمربیگری تیم امید معرفی شده است. جالب‌تر اینکه مجتبی حسینی، برای سرمربیگری تیم ملی هم معرفی شده بود. این هم دردی است در فوتبال که هر چی چرخه آن معیوب‌تر باشد، برای مدیران فوتبال خوشایندتر است. اینکه امیر قلعه‌نویی سرمربی این روز‌های تیم ملی با انتخاب «سعید الهویی» او را روی نیمکت تیم ملی می‌نشاند، با این استدلال که در تیم باشگاهی سابقش با هم همکاری داشته‌اند، هیچ توجیهی برای هوادار فوتبال ندارد. از روزی که قلعه‌نویی به آرزوی ۱۶ ساله خود برای نشستن روی نیمکت تیم ملی رسید، قربانی اصلی تصمیم فدراسیون فوتبال، تیم گل‌گهر بود که هم جام حذفی را از دست داد و هم شانس کسب سهمیه. حالا هم که اختلاف سر انتخاب سرمربی تیم امید در گرفته و هر روز از ناهماهنگی بین انتخاب گزینه‌های مدنظر قلعه‌نویی و کاشانی اخباری منتشر می‌شود، نام بردن از گزینه‌ای به نام «مجتبی حسینی» هم یکی دیگر از اشتباهاتی است که احتمالا سهوی است! تیمی که خط حمله‌اش کمتر از پانزده گل زده، و نتایج قابل دفاعی ندارد با چه متر و معیاری به دنبال نشاندن سرمربی‌اش روی نیمکت تیم امید هستید؟ لطفا بفرمایید که با این انتخاب‌ها شوخی می‌کنید و بیش از این به فکر موفقیت تیم‌های ملی در سطح آسیا هستید. با این روالی که برای تیم امید در پیش گرفته‌اید مطمئن باشید که راه به جایی نمی‌برید، ولی حداقل از حداکثر ظرفیت فوتبال کشور برای این تیم استفاده کنید.

با فرض انتخاب سرمربی پیکان برای مربیگری تیم امید، در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، واقعا بعید است که او بتواند قدم مثبتی در این تیم بردارد. حالا که اصرار دارید به دانش مربیان ایرانی تکیه کنید، حداقل کاری که باید انجام دهید این است که اعلام کنید چه معیاری برای این انتخاب‌ها داشتید و دارید. نگاهی به بازی دو تیم گل‌گهر و پیکان، مقابل پرسپولیس و سپاهان نشان داد که مربیان بازنده این مسابقات، نمی‌توانند در رده‌های ملی پاسخگوی توقعات جامعه فوتبال باشند. قرار نیست نیمکت تیم ملی بخش‌بندی شود. یک کمک استقلالی، یک کمک پرسپولیسی برای بستن دهان هواداران، و یک کمک از تیم گل‌گهر برای جام ملت‌های آسیا رنج سفر به خود دهند و ملی‌پوشان را همراهی کنند.


اینکه فدراسیون فوتبال به هر دلیلی می‌خواهد از مربیان داخلی و ایرانی استفاده کند به سیاست‌های مدیران فوتبال باز می‌گردد، ولی اینکه چرا در طول حداقل دو دهه اخیر، چرخه آموزش مربیان تا این اندازه «فشل» و ناکارآمد بوده، فقط فدراسیون است که باید پاسخگوی آن باشد. از دل فرایند آموزشی فدراسیون فوتبال چه مربیانی برای چنین روز‌هایی تربیت و برای میادین بین‌المللی آب‌دیده شده‌اند؟ جوابش مشخص است. مربی که بتواند کمکی برای فوتبال باشد وجود ندارد. تیم جوانان با صمد مرفاوی حذف می‌شود، به غیر از سه تیم پرسپولیس، سپاهان و استقلال که بالای جدول هستند و بودجه استخدام مربی تراز اول را دارند، به بقیه تیم‌های حاضر در لیگ نگاه کنید. یک «سیکل معیوبی» وجود دارد که مربیان در آن از این تیم به آن تیم می‌روند، اگر شانسی داشته باشند یکی دو تا برد و تساوی کسب می‌کنند و اگر هم بخت و اقبالی نداشته باشند و تیم تحت مربیگری‌شان هم، «جسم و جانی» نداشته باشد، راهی لیگ دسته پایین می‌شوند. این داستان، خاص لیگ امسال نیست. سال‌هاست که شرایط همین است. حالا چرا فدراسیون فوتبال اصرار به انتخاب چنین مربیانی دارد به نظر دیگر جای سوال ندارد. حتی اگر داوری مسابقه سپاهان و پیکان قابل بحث و نقد باشد، باز هم ضعف‌های فنی پیکان قابل کتمان نیست.

همان انتخاب امیر قلعه‌نویی هم جای گفتگو و تامل دارد. مربی که یک دهه نتوانسته موفقیت چشمگیری در فوتبال داشته باشد، به تیم ملی می‌سد و کمک‌هایی انتخاب می‌کند که آن‌ها هم تعجب همه را بر می‌انگیزند. حالا چرا قلعه‌نویی باید در انتخاب سرمربی تیم امید نقش داشته باشد واقعا از عجایب فوتبال است. البته برای یک فوتبال آماتور خیلی هم دور از انتظار نیست. مطرح شدن نام‌هایی مثل مهدی تارتار و مجتبی حسینی که گزینه‌های مورد اختلاف بین حبیب کاشانی و سرمربی تیم ملی هستند، از اصل اشتباه است.

کمتر از سه ماه به رقابت‌های المپیک آسیایی و شرکت تیم امید در این بازی‌ها زمان باقیمانده و بهتر است دوستان به یک توافقی درباره انتخاب سرمربی تیم امید برسند حتی اگر دوست دارند مربیانی را انتخاب کنند که نه تیم‌های باشگاهی‌شان نتایج خوبی می‌گیرند نه مربیانشان دانش فنی لازم را دارند. واقعیت همین است، ما دائم در دام اشتباهات تکراری می‌افتیم. تجربه‌ها و درس‌های تلخ گذشته، هیچ زمان برای ما مایه عبرت نمی‌شوند. اشتباه انتخاب می‌کنیم و بعد انتظار داریم که «انرژی مثبت» به داد ما برسد. نه دوستان، این راهش نیست. با انرژی مثبت فرستادن در حالی که روز‌ها و ماه‌ها فرصت‌سوزی کرده‌ایم به جایی نمی‌رسیم. با انتخاب اشتباه مربیان اشتباه، صبح تا شب هم انرژی بفرستید نه المپیکی را خواهید دید نه قهرمانی. فوتبال علم روز است و نیازمند نیروی انسانی که با این علم رشد کرده باشد. البته گناه مربیان نیست که بیش از این دانش و علمی ندارند. اشتباه شماست که چرخه یادگیری و آموزش را از دور خارج کرده‌اید که حتی ده سالی یک مربی خوب هم به فوتبال معرفی نمی‌شود. به همین دلیل است که بیشتر مسابقات لیگ، با نتیجه بدون گل یا با حداقل گل به پایان می‌رسد.


در اینکه داوری بازی سپاهان با پیکان اشتباهات فاحشی داشته شکی نیست، ولی درباره نتایج گل‌گهر چه نظری باید داد؟ الهویی کنار قلعه‌نویی چه درس‌هایی آموخته که امروز نمی‌تواند تیم‌اش را به درستی هدایت کند؟ ما عادت داریم که نتایج را از منظر داوری نقد و تحلیل کنیم. اگر بردیم داوری بدون مشکل است، اگر هم باختیم که وای به روزگار تیم داوری. پس نقش مربیان چه می‌شود؟ مربیانی که باید قابلیت لازم برای تغییر نتیجه را داشته باشند کجا هستند؟ لطفا از مربیانی که نه «جَذبه» لازم برای مدیریت تیم را دارند، نه توان فنی برای موفقیت در باشگاه‌هایشان، نه دوره‌های مربیگری را علمی و اصولی دیده‌اند، و نه توان مقابله با حریفان آسیایی را دارند، برای تیم‌های ملی یا حداقل تیم‌هایی که باید بستری برای نسل آینده باشند استفاده نکنید. کمترین لطفی که می‌توانید به فوتبال داشته باشید همین است. باور کنید ما انتظار بیشتری نداریم.

سلام پرواز
سلام پرواز ۲
ارسال نظر
رپرتاژ تریبون
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پرطرفدارترین