نقدی بر عملکرد تیم ملی مقابل هنگکنگ؛ چقدر بد بودیم ما!/ تیم امیر یک «تیم» نبود
بازی اول ایران مقابل فلسطین در جام ملتهای آسیا هشدارهایی برایمان داشت که پس از همان مسابقه نوشتیم. فوتبال دوستان از پیروزی ۴-۱ شاد بودند اما وظیفه مربیان و کارشناسان بود که این نواقص را ببینند و برطرف کنند. ما نباید در باد آن پیروزی میخوابیدیم و دیدیم که در بازی دوم برابر هنگکنگ آن کمبودها به شکل بدتری خود را نشان داد.
در بازی با فلسطین اگر آن گل زود هنگام نبود، حتماً تیم ما به مشکل میخورد و دیدیم که برابر هنگکنگ جایی که دیگر از گل زود هنگام خبری نشد، این مشکل به چه شکل به چشم آمد. نمایشی بسیار بد به قول آن جمله معروف «چقدر بد بودیم ما» و وقتی این نمایش برابر هنگکنگ باشد، پس چه کار سختی داریم در مراحل بعدی مقابل تیمهای بزرگتر و مدعیان جام مثل کره و ژاپن...
برابر فلسطین نوشتیم که بازیکنان حرفهای و با تجربه سایر تیمها از این اشتباهات ما نمیگذرند و به بدترین شکل تنبیه خواهیم شد. بازیکنان هنگکنگ تنها یک سطح بالاتر از فلسطین بودند که لااقل تجربه بازی در فوتبال حرفهای را داشتند و با اتکا به همین اندک تجربه دیدیم که چطور دروازه ما تا مرز فروپاشی بارها و بارها پیش رفت.
حال حساب کنید این اشتباهات برابر کره با ستاره تاتنهام، برابر عربستان با سالم الدوساری و برابر ژاپن با انبوهی از لژیونرهای اروپایی تکرار شود... اصلا چرا راه دور؟ چرا به فکر مرحله بعد باشیم؟ در همین بازی آخر گروهی برابر امارات تکرار این اشتباهات و نقطه ضعفها قطعاً کار دست ما خواهد داد. حالا دیگر عراق و اردن و رقبای درجه ۲ به کنار! مسئله بازی در مرحله حذفی و عدم امکان جبران اشتباه هم هیچ!
حقیقت این است که شگفتی دیروز جام ملتهای آسیا شکست ژاپن برابر عراق نبود، نمایش بسیار ضعیف ایران برابر هنگکنگ بود که به شهادت خود سرمربی ما باید گل میخوردیم و در آن صورت قطعاً ایران پیروز میدان نبود. اگر قرار باشد ما مشکل را حل کنیم باید اول آن را شناسایی کرد و کجا بهتر از جریان مسابقه، بیایید یکبار دیگر حوادث بازی را مرور کنیم...
اینکه ما از فرصتهایمان استفاده نکردیم و رقیب اعتماد به نفس پیدا کرد، خود بزرگترین مشکل تیم ما در حمله است. چرا نمیتوانیم مقابل یک رقیب ضعیف از فرصتهایمان استفاده کنیم؟ ما در حمله و در کل نیمه اول شهریار مقانلو را تنها دو بار دیدیم. مهدی طارمی که اصلاً انگار در زمین نبود
اوج فاجعه تیم ما در بخش دفاعی بود. جایی که ناهماهنگی موج میزد و پاسهای اشتباه از حد شمارش خارج شد. از بازیکنان باتجربه خط دفاعی توقع چنین اشتباهاتی را نداشتیم.
رامین رضاییان ستاره لیگ برتر نه آن فروغ در حمله را داشت و نه آن توانمندی در دفاع را و تازه با همین وضعیت رامین بهترین بازیکن زمین شد! در حالی که خبری از آن ارسالها و استارتهایش نبود.
فرصتی که روزبه چشمی به اورتون برزیلی داد به هر بازیکن معمولی در هر کجای دنیا بدهید گل میزند! شانس ما بود که شماره ۱۱ بالا زد.
علیرضا جهانبخش افتضاح بود. هیچ کدام از پاسهایش در حمله به نتیجه نرسید و در دفاع هم بیشتر خطا کرد.
مجید حسینی هم که دیگر واویلا ! فقط به همان صحنه اوتی که داد و حریف ۵ به ۲ در محوطه جریمه ما در نیمه اول فرصت را از دست داد، نگاه کنید! ببینید که در غیاب شجاع خلیلزاده، ناهماهنگی مجید حسینی با سایر مدافعان کار را به جایی رساند که حسین کنعانی هم پاس ۳ متری را اشتباه میداد!
اوج هنر این مدافعان هم شاهکار میلاد محمدی بود که تمام تلاشش را برای گشودن دروازه بیرانوند کرد اما علیرضا در آخرین لحظه توپ را از روی خط درآورد. سوتی در دفع!
اگر قرار به تعویض بود قلعهنویی باید همه ۱۱ نفر را بین دو نیمه بیرون میکشید. ما اصلاً درون زمین یک تیم نبودیم، ۱۱ نفر که هر کس برای خود بازی میکرد و هر کار دلش میخواست میکرد! هیچ برنامه و قالبی وجود نداشت و هیچکس هم حاضر به همکاری با دیگری نبود!
در واقع این فوتبال نبود، حتی توپ بازی بچه گانه هم نبود! قلعهنویی به درستی تعویض نکرد چون هر کس از زمین بیرون میآمد مقصر این نمایش بد شناخته میشد و دیگر تا پایان جام از او بازیکن در نمیآمد!
حالا که بازی را بردهایم و ماجرا در ظاهر به خیر گذشته باید فکری اساسی به حال این تیم کرد. با این نمایش ایران امیدی به درخشش در این جام ملتها نخواهد داشت.