ناقوس گوشخراش خطر به صدا درآمد
احتمالا هر کس که بررسی دقیقی از سه بازی گذشته ایران و سوریه انجام داده بود، می توانست پیشبینی کند که این بازی، اصلا جدال آسانی برای تیم ملی نخواهد بود. تیم ملی ای که تمام نقطه قوتش در خط حمله اش جمع شده، باید به مصاف تیمی می رفت که در دفاع بسیار منظم و مستحکم بود. از همین روی این بازی می توانست به محکی جدی برای تیم قلعه نویی تبدیل شود که از قضا این اتفاق هم رخ داد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر شب سختی که فوتبال ایران سپری کرد.
چرا بازی گره خورد؟
احتمالا عمده ترین دلیل گره خوردن بازی برای ایران، هدر دادن موقعیت پرشمار گلزنی در نیمه اول بود. خط حمله سریع و تکنیکی ایران با دو مهاجم در جلو(طارمی و آزمون) و دو بال در کناره ها(جهانبخش و قایدی)، سوار بر بازی بود و بارها و بارها توانست به محوطه جریمه سوریه نزدیک شود. اما به جز یک مورد که طارمی پنالتی گرفت و خودش آن را به گل تبدیل کرد، دیگر موقعیت ها با بی دقتی و عجله، از دست رفت تا ایران نتواند اختلاف را بیشتر و خیال خود را راحت کند. اختلاف یک گل هم همیشه شکننده است و دیدیم که در نیمه دوم چه اتفاقاتی افتاد.
خط دفاعی؛ همچنان پاشنه آشیل
می توان پذیرفت که ایران دو مهره اصلی اش در قلب دفاع را در اختیار نداشت اما از همان سو می توان گفت که سوریه هم نباید تیمی می بود که اینگونه بتواند قلب دفاع ایران را آزار دهد. تیمی که در سه بازی دور گروهی خود فقط یک گل زده بود، بارها دفاع ایران را آزار داد. کارت زرد گرفتن زودهنگام شجاع خلیل زاده، آفسایدگیری اشتباه روزبه چشمی و پنالتی دادن علیرضا بیرانوند شاید دیشب درنهایت به خیر گذشت اما چنین اشتباهاتی در مقابل ژاپن در مرحله یک چهارم نهایی، دیگر شانسی را برای ایران باقی نخواهد گذاشت.
تعویض هایی پر از علامت سوال
مهدی قایدی بی تردید یکی از بهترین بازیکنان ایران در نیمه اول بود. او که در سمت چپ به خوبی با طارمی و حاج صفی هماهنگ بود، به خوبی توانست بارها دفاع سوریه را بهم بریزد و موقعیت سازی کند. تعویض قایدی درست چند ثانیه قبل از پنالتی سوریه، علامت سوال بزرگی بود که کادرفنی تیم ملی باید به آن پاسخ بدهد. محبی بر خلاف قایدی تورنمنت خوبی را پشت سر نگذاشته و مشخص نیست بر چه اساسی در شرایطی که قایدی داشت فوتبال خوبی از خود به نمایش می گذاشت، جای خود را به محبی داد که کمک زیادی نتوانست به تیم بکند. قطعا اگر قایدی در زمین می ماند، حملات ایران حتی پس از گل مساوی سوریه زهر بیشتر می داشت و چه بسا در همان 90 دقیقه به گل هم تبدیل می شد.
مخاطب انتقادهای قلعه نویی کیست؟
امیر قلعه نویی طی ماه های اخیر همیشه با لحنی انتقادی به عملکرد تیم خود نگریسته است. او همیشه پس از نمایش های نامطمئن تیمش، ایرادها را می پذیرفت و قول اصلاح می داد. اتفاقی که از همان بازی اول مقابل فلسطین در جام ملت ها مشخص شد چندان نیفتاده است چون ایران نقاط ضعف زیادی از خود بروز داد. قلعه نویی پس از پایان بازی با سوریه هم دلیل این نمایش ضعیف را بزرگترهایی در تیم دانست که بزرگتری نکردند! قلعه نویی احتمالا با تیزهوشی تلاش می کند شرایط را به گونه ای جلوه دهد که انگار او در این تیم نقشی ندارد و کاره ای نیست. در حالی که اگر انتقادی هم وجود دارد، او به عنوان راس کادرفنی، اولین نفری است که باید مسئولیت بپذیرد و پاسخگو باشد نه این که مشکلات تیم را به گردن دیگران بیندازد.