فوتبال بدون شهاب‌الدین عزیزی خادم پاک شد؟

ضرب‌المثل معروفی است که می‌گویند از شتر پرسیدند چرا گردنت کج است گفت کجایم راست است که گردنم کج است؟ شاید در میان ناهنجاری‌های فوتبال کشور نگارش این چند خط قابل عطف نباشد ولی باز هم گفتن از نگفتن بهتر است.

 

هنوز یادمان نرفته که در اواخر سال ۱۴۰۰ اعضای هیئت‌رئیسه فدراسیون فوتبال در اقدامی عجیب و به بهانه‌های واهی با فضای اتهام و تخریب در فضای رسانه‌ای دست به حذف عزیزی خادم زده‌اند به‌راستی اینان هیچ‌گاه از از یگانه محکمه ای که نیاز به قاضی ندارد یعنی وجدان خود سؤال نکرده‌اند که گناه عزیزی خادم چه بود؟

 

البته اهالی فوتبال و مردم به‌خوبی می‌دانند که چرا این رئیس فدراسیون پرانرژی برنامه محور که الفبای توسعه فوتبال را به‌خوبی می‌دانست را با توطئه و کودتای ناجوانمردانه عزل کرده‌اند. و بی‌شک نام اعضای این هیئت رئیسه در ۲ صفحه از تاریخ فوتبال این کشور ثبت خواهد شد. 

 

صفحه اول جایی‌ که این اساتید به‌ناحق عزیزی خادم را برکنار کردند تا فوتبال ایران را از ریل خارج کنند و گواه این مدعا وضعیت فعلی فوتبال کشور است. به‌راستی چگونه می‌توان باور کرد که فوتبال به دست این نا مدیران به این درجه از انحطاط و قهقرا پیش می‌رود که در تمام حوزه‌های آن دچار اضمحلال و نابودی هستیم (که در ادامه فقط به چند نمونه آن اشاره می‌کنیم) : 

 

* در زمینه وی ای آر هر روز دروغی به‌ جهت عوام‌ فریبی به خورد علاقمندان به فوتبال داده می‌شود و به این ویدیو چک چینی که تأییدیه فیفا را ندارد وی ای آر می‌گویند. 

 

* در زمینه مدیرانی که می‌بایست فوتبال را با نگاه استراتژیک اداره نمایند هر روز پرونده فسادشان از استان کرمان به گوش می‌رسد و وای به حال آن روز که از دیگر استان‌های کشور نیز مانند کرمان اخبار فساد به بیرون درز پیدا کند. 

 

* در زمینه برگزاری بازی‌های رسمی و بین‌المللی دچار پدیده‌ای جدید به‌نام مافیای چمن شده‌ایم و موجبات آبروریزی در سطح فوتبال آسیا را فراهم آورده‌ایم. 

 

* در زمینه برگزاری لیگ تیم‌های میزبان و میهمان تکلیف ندارند و نمی‌دانند در کدام شهر باید میزبان باشند یا میهمان.

 

* در زمینه پرداخت بدهی‌های ویلموتس نه بدهی‌ها را دادیم و نه شفاف سازی می‌کنیم.

 

* در زمینه قانون‌گذاری شاهد فاجعه هستیم. اول قانون را وضع می‌کنند، و تیم‌ها را ملزم به رعایت آن می‌کنند، و در آخرین لحظات می‌آیند و آن قانون را لغو می‌کنند. 

 

* در زمینه فوتبال ملی تیم نوجوانان-جوانان-امید حذف می‌شوند و مربیانی که به توصیه‌ی مافیای فوتبالی بر سر کار می‌آیند، به توجیه شکست‌های خود می‌پردازند و شرم‌آور است که در کافا شرکت می‌کنیم. شرم‌آور است که در کافا چهارم می‌شویم و شرم‌آور است که نوجوانان افغانستان کشوری که ۱۰۰ سال از فوتبال ما عقب‌تر است قهرمان می‌شود.

 

در فوتبال ملی بزرگسالان نیز از انگلیس ۶ گل می‌خوریم و به آمریکا می بازیم و در نهایت پاداش‌های کلان به‌ خاطر برد مقابل ولز به همراهان و نامدیران می‌دهیم. 

 

و اما صفحه دوم: جایی است که همان‌طور که اشاره شد اغلب این هیئت‌ رئیسه درگیر پرونده فساد در فوتبال شده‌اند. به‌ راستی سکان هدایت این کشتی به دست چه کسانی افتاده است؟ و چرا باید فوتبال‌دوستان و علاقه‌مندان به این رشته پرطرفدار هر روز شاهد احضار یکی از مدیران ارشد فدراسیون باشند. این حجم از فساد و تبانی و ناپاکی لکه ننگی است که در تاریخ فوتبال ایران ثبت خواهد شد. 

 

در خاتمه بد نیست اشاره‌ای داشته باشیم به گناه عزیزی خادم: 

 

شاید گناه او این بود که سرعت توسعه فوتبال در زمان وی بالاتر از حد مجاز بود. و شاید این بزرگراه فوتبال ما کشش این‌همه پیشرفت و نتایج درخشان را نداشت. و شاید مشکل آدم‌های کوتاه‌ قدی بودند که نمی‌توانستند شادی و شعف این ملت را ببینند. ملتی که با مشکلات عدیده اقتصادی سر می‌کنند و فوتبال و نتایج ملی تنها دلخوشی‌شان می‌باشد. و سوال ما این است که آیا فدراسیونی که کارنامه درستی داشت و بعد از آرژانتین دومین تیمی بود که در کره خاکی به جام جهانی با نتایج درخشان صعود کرده بود مستحق چنین برخورد کینه‌توزانه‌ای بود. و البته فراموش نکنیم که پروردگار جای حق نشسته است و تمام آنهایی که در روشنایی و تاریکی دست به این خیانت زده‌اند در دادگاه نامحسوس الهی محاکمه می‌شوند. 

 

دی هوادار با چراغ همی گشت در این فوتبال 

کز مدیران فاسد ملولم و مدیر پاکم آرزوست