آهن ملل
اصفهان آهن ۱
فارکس
فارکس
کد خبر: ۲۵۵۵۳۶

فکری: در استقلال باندبازی وجود دارد

فکری: در استقلال باندبازی وجود دارد
کاپیتان سابق استقلال تهران می‌گوید به این جهت به خوشحالی بازیکنان استقلال پس از شکست مقابل سپاهان انتقاد کرده که دلسوز این تیم است.
۱۷:۰۰ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۸
وانانیوز|
محمود فکری کاپیتان سابق استقلال می‌گوید اگر ازاین تیم انتقادمی‌کند دلش برای تیم می‌سوزد، چون سال‌های زیادی را در این تیم حضور داشته است. بافکری در خصوص شادی بعد از برد آبی‌ها مقابل سپاهان در نصف جهان و همچنین کنایه‌های مجیدی مربی استقلال همکلام شدیم.
* استقلال یک بازی حساس را برد و شما از این تیم انتقاد کردید و فضای مجازی به سمتی رفت که گویا شما با استقلال بد هستید.
زمانی که ما خودمان در استقلال بازی می‌کردیم دوم و سوم آسیا می‌شدیم ناراحت بودیم و گریه می‌کردیم که چرا دوم و سوم آسیا شدیم. اما الان متاسفانه سقف آرزو‌های مردم یا تیم جوری شده که نه تنها برای بازی با سپاهان بلکه برای بازی‌های دیگری که استقلال برنده می‌شود خوشحال می‌شوند و این برمی‌گردد به نیمکت و یا طرفداران استقلال که با یک برد و یا دو برد راضی می‌شوند در حالی که رقیب سنتی ما الان سومین سالی است که دارد در لیگ قهرمان می‌شود و به فینال جام باشگاه‌های آسیا رفته و هنوز هم انگیزه دارد و با برد‌های سطحی خوشحال نمی‌شود. شما نگاه کنید پرسپولیس در دربی استقلال را شکست داد، اما زیاد خوشحالی نکرد.
* یاد جمله فتح‌الله‌زاده می‌افتیم که گفت به نظر شما استقلال نباید بعد از ۵ سال قهرمان شود؟!
به هر حال استقلال سقف آرزوهایش را آنقدر پایین آورده که جو تیم به این صورت شده و وقتی که ما می‌آییم و انتقاد می‌کنیم خیلی‌ها ناراحت می‌شوند و اینکه می‌گویند چرا اینگونه صحبت می‌کنید و رکیک‌ترین حرف‌ها را در فضای مجازی به ما می‌زنند! در حالی که همین‌هایی که رکیک‌ترین حرف‌ها را می‌زنند برای هزار تومان اینور و آنور می‌شوند! ولی ما جوانی مان را برای این تیم داده‌ایم و پیشنهاد‌های خیلی بالا را رد می‌کردیم در حالی که حاضر نبودیم حتی با پیشنهاد‌های بالا پیراهن استقلال را عوض کنیم؛ چه پیشنهاد‌های داخلی و چه خارجی. الان من خیلی‌ها را می‌بینم که طرف دم از استقلالی بودن می‌زند و زمانی عاشق این بود که از ما امضا و عکس بگیرد اگر ما برای استقلال دل می‌سوزانیم برای این است که جوانی‌مان را در این تیم گذاشته‌ایم. ما به خاطر پول و خیلی چیز‌های دیگر پیراهن عوض نکردیم و در این تیم ماندیم و الان هم حرص می‌خوریم از اینکه استقلال با یک برد خوشحال می‌شود و فکر می‌کنند شق‌القمر کرده‌اند. حریف سنتی‌مان دارد قهرمان آسیا می‌شود و سومین جام لیگ برتر را به دست می‌آورد، اما ما باید با یک برد و دو برد خوشحال می‌شویم، حالا می‌خواهد سپاهان یا هر تیم دیگری باشد. اما اینکه چه بر سرمان آورده‌اند مثلا داوری بر علیه‌مان بوده و یا به ما بی‌احترامی کرده‌اند و یا هر چیز دیگری، ما باید با برد جواب این‌ها را بدهیم و نیازی نیست که بعد از بازی عکس‌العملی نشان بدهیم. یعنی برد شما می‌تواند جواب هر نوع بی‌احترامی باشد. نگاه من به این صورت است نه اینکه حالا یک بازی را بردیم بیاییم و خوشحالی کنیم بالا و پایین بپریم و بازی‌های بعدی را برویم و از دست بدهیم که بگوییم ما سپاهان را بردیم. البته سپاهان تیم خوبی است، ولی مقابل استقلال تیم بزرگی نیست، حالا در هر شرایطی باشد یا هر مربی داشته باشد. برخی از دوستان استقلال را گروه گروه و باندبازی کرده‌اند! هواداران استقلال به طرفدار شخص و بازیکن تبدیل شده‌اند و به جای اینکه کل تیم را تشویق کنند یک بازیکن خاص را تشویق می‌کنند و اگر آن بازیکنان در تیم بازی نکنند تیم استقلال را قبول ندارند! به هر حال اگر ما حرفی می‌زنیم به خاطر تیم است.
* به نظر شما استقلال نباید بعد از ۵ سال قهرمان لیگ شود؟
چرا نباید قهرمان بشود؟! استقلال باید هر سال قهرمانی داشته باشد. یا باید قهرمان لیگ شود، یا حذفی و یا در آسیا بتواند مقام خوبی بیاورد. مگر استقلال چه چیزی در ایران و آسیا از تیم‌های دیگر کمتر دارد؟! متاسفانه استقلال چند سال است که چوب مدیریت را می‌خورد آن هم مدیریت ضعیف! چند سال با مدیریت ضعیف به استقلال ضربه زده‌اند. به هر حال مسائل خیلی مهم است. مدیریت وقتی ضعیف باشد تیم نتایج ضعیف می‌گیرد و اتفاقات بد برای تیم می‌افتد. یکسری‌ها هم با هدف می‌آیند و سقف آرزو‌های مردم را پایین می‌آورند. به شکلی که وقتی استقلال مقابل یک تیم لیگ پیروز می‌شود این برد را با قهرمانی در لیگ یا جام حذفی یا جام باشگاه‌های آسیا مقایسه می‌کنند!
* مجیدی هم پستی گذاشت مبنی بر اینکه استقلال دشمن دارد!
ببینید اتفاقا این چیز طبیعی است. اگر مجیدی پست گذاشته که استقلال دشمن دارد، صددرصد دشمن دارد، یا پرسپولیس و سپاهان دشمن دارند. یا قشنگ‌تر بگوییم رقیب دارند؛ رقیبانی که دوست ندارند این دو تیم پیشرفت کنند.
* منظور مجیدی این بوده که دوستانی هستند که برای استقلال دشمنی می‌کنند!
همان دوستان استقلالی که بیرون هستند، اشکالی ندارد که مخالف تیم باشند و یا ناراحت باشند از اینکه چرا استقلال نتیجه نمی‌آورد، ولی من می‌خواهم بگویم یکسری در تیم هستند که نمی‌خواهند نتیجه بگیرد؛ نمی‌دانم این‌ها را کجای دل‌مان بگذاریم! آن‌هایی که در تیم هستند و نمی‌خواهند تیم نتیجه بگیرد، خیلی بد است وگرنه کسانی که بیرون هستند و حتی استقلالی هم باشند مهم نیست و شاید خیلی‌ها اینگونه باشند.
* به نظر شما مجیدی نباید به این موضوع به طور شفاف می‌پرداخت؟
اگر بشود شفاف صحبت کرد که خیلی بهتر است و به هر حال اگر نمی‌خواهند شفاف هم صحبت کنند بالاخره می‌خواهند حرف‌شان را بزنند. آن‌هایی که توی تیم باشند و به تیم ضربه بزنند، این خیلی بد است وگرنه خیلی از افراد در ادوار مختلف در تیم نبودند و دوست نداشتند استقلال موفق باشد.
* پس شما هم می‌گویید که در استقلال باندبازی وجود دارد؟
بله، اما اگر در تیم یکدلی باشد تیم موفق می‌شود.
* اما وانمود می‌کنند که تیم یکدل است.
این چیز‌ها که نمی‌شود در حد حرف باشد. اگر در تیم یکدلی باشد مطمئن باشید که تیم موفقیت‌های زیادی کسب می‌کند و قهرمانی هم می‌آورد. یکدلی باید هم در مدیریت هم در زمین هم در کادر فنی باشد. یعنی همه و همه باید به این شکل یکدل باشند.
* الان که شما انتقاد می‌کنید شاید فردا بگویند محمود فکری مانند خیلی‌های دیگر در استقلال پستی ندارد اینگونه صحبت می‌کند.
من شاید در حال حاضر تیم نداشته باشم، ولی سال‌های گذشته در تیم‌های مختلف مشغول بودم و توانایی‌های خودم را نشان داده‌ام و در این فوتبال می‌توانم مشغول باشم و برایم مهم نیست که حتما باید در لیگ برتر کار کنم و هدفم بالاتر از اینهاست. در حال حاضر چند پیشنهاد دارم، اما آویزان جایی نیستم که خودم را به استقلال برسانم. شاید دوست داشته باشم روزی به استقلال بیایم، ولی نه به هر قیمتی. من اگر بعضی وقت‌ها از استقلال انتقاد می‌کنم به این معنا نیست که می‌خواهم در این تیم پستی بگیرم. بعضی‌ها شاید نمی‌توانند تیم داشته باشند و فقط می‌آیند و انتقاد می‌کنند، ولی من همیشه از استقلال انتقاد نکردم بلکه حمایت هم کرده‌ام. جایی هم که انتقاد می‌کنم خیلی‌ها باید تحملش را داشته باشند. بعضی وقت‌ها انتقاد که می‌کنیم بعضی‌ها سریع وصله‌هایی به ما می‌چسبانند که انتقاد نکنیم و حرفی نزنیم، ولی این‌طور که نمی‌شود. یکسری‌ها شاید طرفدار استقلال باشند و فکر کنند که حق دارند، ولی به ما هم باید حق بدهند که جوانی‌مان را در استقلال گذاشتیم و برای این تیم زحمت کشیدیم. خیلی از بازیکنان طرفدار این تیم بودند، اما زمانی که پیشنهاد‌های خوبی رسید این تیم را ترک کردند. یعنی می‌خواهم بگویم طرفدارانی که فکر می‌کنند طرفدار استقلال هستند، فکر نکنند که خیلی به این تیم تعصب دارند. اگر شما آمدی سفید امضا کردی، برای تیم زحمت کشیدی، با خوشی‌ها، ناراحتی‌ها و بدبختی‌های تیم ساختی و در دسته ۳ بازی کردی آن‌موقع می‌توانی حرف بزنی و انتقاد کنی نه اینکه زمانی که بچه بودند استقلالی یا پرسپولیسی بودند و آرزوی‌شان بازی در این دو تیم بود، ولی زمانی که به عمل رسید یک تیم پیشنهاد بهتر داد به آن تیم رفتند و تیمی که تعصب داشتند را ترک کردند. این طرفدار‌ها فکر نکنند که خیلی طرفدار هستند. اگر به عمل رسیدی و پای پول به میان آمد و تو طرفدار استقلال ماندی درست است. فقط هم طرفدار استقلال باشی نه فرد، یعنی اگر فردی در استقلال بود و رفت تو دیگر طرفدار استقلال نیستی و بعد از آن دوست نداری تیم نتیجه بگیرد، این‌ها نباید اصلا اظهارنظر کنند. اما آن‌هایی که طرفدار واقعی تیم استقلال هستند و با فرد کاری ندارند و فقط به دنبال موفقیت تیم هستند می‌توانند ادعا کنند که استقلالی بوده و طرفدار استقلال هستند. من از روزی که پایم را در استقلال گذاشتم و یا در هر تیم دیگری بودم، خودم بودم و آویزان کسی نبودم و روی پای خودم ایستادم. الان هم به همه احترام می‌گذارم، ولی اینکه آدم کسی باشیم درست نیست، ولی برای کسانی که برای تیم زحمت کشیدند باید احترام گذاشت. برگردیم به این خاطره که مرحوم آقای حجازی سال ۸۶ من را نخواست، همین تفکر را داشت که محمود فکری جزو مثلا باند آقای قلعه‌نویی است و من هم خیلی راحت از تیم رفتم و حتی هیچ مصاحبه‌ای و نه بی‌احترامی بر علیه مرحوم حجازی کردم و مرحوم حجازی بعد از ۶ ماه من را در باشگاه استقلال و دفتر فتح‌الله‌زاده دید و از این بابت که بر علیه او مصاحبه نکردم و حرف بدی نزدم از دلجویی و تشکر کرد. در صورتی که به زعم خودم اگر در تیم می‌ماندم می‌توانستم خیلی به تیم کمک کنم که حداقل تا آخر فصل در تیم بماند و تیمش نتیجه بگیرد و همان جام حذفی که آخر فصل قلعه‌نویی آمد و تیم را قهرمان کرد، خودش بماند و تیم را قهرمان کند و من این توانایی را در خودم می‌دیدم که بتوانم تیم را جمع کنم و نتیجه بگیریم. ما برای تعریف از خودمان به کسی پول نمی‌دهیم. آمار‌هایی که من در استقلال دارم خیلی‌ها ندارند. چرا من باید وابسته به کسی باشم؟! این است که ما مستقیم حرف دل خودمان و طرفداران واقعی استقلال را می‌زنیم و انتقاد می‌کنیم. همین شب گذشته که از استقلال انتقاد کردم خیلی‌ها با من تماس گرفتند و تشکر کردند و یکسری هم که طرفدار فرد بودند از من انتقاد و انواع و اقسام بی‌احترامی‌ها را کردند، ولی برای منی که در استقلال جوانی خودم را گذاشتم مهم نیست و دلم به این می‌سوزد که روزی فینالیست باشگاه‌های آسیا و یا نایب قهرمان لیگ می‌شدیم اشک می‌ریختیم، اما الان مثلا با بردن سپاهان یا تیم دیگر کلی خوشحالی می‌کنیم! یعنی الان سقف آرزو‌های ما ۲ تا برد شده است. همین شده که استقلال این همه نوسان پیدا کرده است. استقلال یک نیم‌فصل بد دارد و بعد می‌آید و خوب می‌شود و بعد دوباره می‌بازد، برای این است که سطح توقع هواداران و باشگاه پایین آمده و وقتی سطح توقع پایین بیاید با یک برد خوشحالی می‌کنند. بزرگان می‌گویند که تیم‌های بزرگ به جام‌های‌شان افتخار می‌کنند و تیم‌های کوچک به برد تیم‌های بزرگ. استقلال خیلی بزرگ‌تر از سپاهان و تیم‌های دیگر و تیم‌هایی که در آسیا حضور دارند می‌باشد. استقلال با یک برد نباید انقدر خوشحالی کند. اگر ما به استقلال می‌نازیم به ۲ ستاره‌اش، به قهرمانی‌هایش و به نایب قهرمانی‌هایش می‌نازیم. ما اگر یک وقت با آدم‌های مختلف کری می‌خوانیم به آن افتخارات استقلال می‌نازیم و کری می‌خوانیم نه به برد فلان تیمی که در حد و اندازه‌های استقلال نیست. این برد‌ها فراموش می‌شود، اما افتخاراتی که به دست می‌آورید می‌ماند. استقلال در سال‌های اخیر بردی را کسب نکرده و ما به افتخارات گذشته دل خوش کرده‌ایم. وقتی سطح توقع هواداران و مردم را پایین می‌آورند بعدش باید با این برد‌ها خوشحالی کنند!
 
ارسال نظر
رپرتاژ تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث
پرطرفدارترین