وقتی برگه شکایت، اسرار برادرکشی را فاش کرد I راز جسد خونین در پارک چه بود؟

ظهر اول مهر یکی از پاکبان‌های بوستان ولایت در حال جارو زدن زمین بود که چشمش به جسد خون آلود مردی جوان افتاد و پلیس را خبر کرد. با حضور تیم جنایی در محل حادثه، تحقیقات آغاز و مشخص شد که حدود ۳۶ ساعت از قتل مرد جوان می گذرد.

وی با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود و شواهد نشان می داد که وی در جای دیگر به قتل رسیده و سپس قاتل، جسد وی را در پارک رها کرده است. تیم جنایی در ادامه بررسی ها یک کاغذ شکایت نامه در جیب شلوار مقتول پیدا کرد که نشان می داد وی روز پنجشنبه سی ام شهریور از برادر کوچکتر خود شکایت کرده است. همین کافی بود تا هویت مقتول و قاتل مشخص شود. عامل جنایت که برادر مقتول بود دستگیر شد و در بازجویی ها به قتل برادرش اعتراف کرد.

وی گفت: از کودکی با برادرم اختلاف داشتم چون او اخلاق بدی داشت و همیشه پشت سر همه بدگویی می کرد. این اواخر هم بین فامیل و آشنا از من بدگویی کرده بود که روز حادثه بر سر این مسئله با یکدیگر درگیر شدیم. من او را کتک زدم و برادرم را از من شکایت کرد.

من که به شدت از دست او عصبانی بودم ده دقیقه پس از شکایت او، مجددا با او درگیر شدم و با چاقو چند ضربه به وی زدم.

سپس جسد را داخل صندوق عقب ماشینم قرار دادم و جسد را در پارکینگ بوستان ولایت رها کردم. حالا هم به شدت نادم و پشیمان هستم.

این متهم به دستور قاضی وحید ناصری بازپرس پرونده بازداشت شده و تحقیقات تکمیلی از او ادامه دارد.