مالیات بر خانههای خالی: ابزار تنظیمگر یا منبع درآمد؟
در سالهای اخیر، موضوع مالیات بر خانههای خالی به یکی از موضوعات داغ در بازار مسکن کشور تبدیل شده است. فرشید ایلاتی، کارشناس ارشد بازار مسکن، بر این نکته تأکید دارد که این مالیات باید به عنوان ابزاری تنظیمگر در سیاستگذاریهای کلان مورد استفاده قرار گیرد و نباید به آن به عنوان منبع درآمدی نگاه شود. این نکته به خصوص در شرایط کنونی که بازار مسکن با چالشهای متعددی مواجه است، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
مالیات بر خانههای خالی: اهداف و چالشها
ایلاتی در اظهارات خود به این نکته اشاره کرده است که نرخ مالیات باید در سطحی مانند ۳۰ درصد از ارزش ملک تعیین شود. این نرخ میتواند باعث ترغیب مالکان به عرضه واحدهای خود به بازار شود. با افزایش عرضه، انتظار میرود که ثبات قیمتی و حتی کاهش قیمت در بازار اجاره مسکن حاصل شود.
یکی از چالشهای عمده در این مسیر، ضعف زیرساختهای اطلاعاتی کشور و ناتمام بودن سامانه املاک و اسکان است. در حال حاضر، مالکان به دلایل مختلف از جمله عدم وجود اطلاعات دقیق و شفاف، انگیزه کافی برای عرضه واحدهای خود را ندارند.
ضرورت تکمیل زیرساختها
ایلاتی تأکید کرده است که اگر زیرساختها تکمیل بودند، شرایط میتوانست به مراتب بهتر باشد. در حال حاضر، اطلاعات دقیقی از مالکین، ساکنین و وضعیت اشغال یا خالی بودن واحدها وجود ندارد. به همین دلیل، تعیین نرخ مالیات باید به گونهای باشد که بازدارندگی کافی داشته باشد. این کارشناس پیشنهاد میکند که در صورت شناسایی واحدی به عنوان خانه خالی، مالیات معادل ۳۰ درصد ارزش روز ملک اخذ شود.
نگاه درآمدی به مالیات بر خانههای خالی
با این حال، برخی معتقدند که برای ایجاد فرهنگ مالیاتی و جا افتادن پایههای مالیاتی، نرخهای پایینتر مناسبتر است. بر همین اساس، مالیات بر خانههای خالی به عنوان درصدی از مالیات بر اجاره ملک در نظر گرفته شده است که میتواند به صورت ۶ برابر، ۱۲ برابر و ۱۸ برابر مالیات بر اجاره محاسبه شود. اما عملکرد دو سال گذشته نشان داده است که نرخ ۳۰ درصد میتوانست کارآمدتر باشد و امکان نقرهداغ کردن مالکانی که خانههای خود را عرضه نمیکنند، فراهم میشد.
وضعیت فعلی مالیات بر خانههای خالی
به گفته ایلاتی، طبق آخرین آمار، میزان مالیات اخذ شده از خانههای خالی بسیار ناچیز و حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در یک سال بوده است. در مجموع، عملکرد مالیات بر خانههای خالی ممکن است به ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان برسد. اما این اعداد نباید به عنوان معیار موفقیت این طرح در نظر گرفته شوند. طرح اخذ مالیات زمانی موفق است که رویکرد درآمدی ایجاد نکند.
دولت باید به مالکان اطلاعرسانی کند که این مالیات از ۶ ماه دیگر اجرا خواهد شد تا آنها انگیزه کافی برای عرضه واحدهای خود داشته باشند.
نرخ مجاز خانههای خالی
ایلاتی همچنین به این نکته اشاره کرده که در هر کشور، لازم است بخشی از واحدها خالی باشد تا امکان جابهجایی وجود داشته باشد. نرخ مجاز خانههای خالی تقریباً ۳ درصد است. اگر فرض کنیم که ۳۰ میلیون واحد مسکونی وجود دارد و ۱۰ درصد آن خالی باشد، این رقم به مراتب بالاتر از نرخ مجاز است.
نتیجهگیری
در نهایت، برای اجرای صحیح مالیات بر خانههای خالی، نیاز به یک سامانه هوشمند و جامع وجود دارد که بتواند به دقت تعداد واحدهای خالی را شناسایی کند. اخذ مالیات باید زمانی آغاز شود که تعداد واحدهای خالی از نرخ مجاز بیشتر شده و در صورت بازگشت به زیر نرخ مجاز، اخذ مالیات متوقف شود.
اجرای این طرح به زیرساختهای هوشمند، جامع و لحظهای نیاز دارد که در حال حاضر وجود ندارد. به همین خاطر، باید تأکید کرد که مالیات بر خانههای خالی باید به عنوان ابزاری تنظیمگر در سیاستهای مسکن مورد توجه قرار گیرد و هرگونه نگاه درآمدی به آن میتواند پیامدهای منفی برای بازار مسکن به همراه داشته باشد.




