به قلب ما بازگردید آقای کیروش
آن چه که در این یادداشت خواهید خواند خلاصه ای است از حسی که در مجادله ناامید کننده کی روش و برانکو و آخرین بیانیه سرمربی تیم ملی بروز کرده است.
۱۵:۴۳ - ۲۶ دی ۱۳۹۵
وانانیوز|
بیانیه آخر ما را با دریایی از سوء ظن تنها گذاشت.
تردید و تردید. تردید به همه لحظههای خوبی که با او گذرانده بودیم.
ثانیههای غرور، آن جا روی صندلیهای مشرف به چمن مخملی بلوهوریزنته، جایی
که مهرداد پولادی با یک دریبل از ایگواین و مسی گذشت. یک سال بعد حتی، در
آن نبرد شورانگیز مقابل عراق که تیم ده نفره با شور و انرژی و تعصب کمی
قبل از سوت پایان در دقیقه 120 بازی را به تساوی کشاند. اینها، لحظههایی
ورای گذشتهها با کی روش بودند، اگرچه قبلتر با شکست کره به جام جهانی
رسیده و خیابانها را به عشق تیم متحد و سخت کوش اش پر کرده بودیم.
کارلوس کی روش، چهرهای متفاوت در فوتبال ایران بوده است؛ از مرد رویاها و ناخدای دریاهای توفانی در لحظههایی که دوستش داشتهایم تا سرمربی بهانه جوی تند خو، در همه روزهای تعطیلی تیم ملی. روزهایی که خبر استعفای او با سرمشقهای یکسان خبر اول فوتبال ماست، خبری که قبلتر قلبمان را به تپش میانداخت و حالا فقط آزارمان میدهد. چه، او به عنوان یکی از ده مربی گرانقیمت ملی دنیا، در آخرین بیانیه مسئولیت نتایج منفی (احتمالی) تیم ملی در گیرودار رقابتهای مقدماتی جام جهانی را به گردن فدراسیون فوتبال کارفرمای خود انداخته و به هواداران فوتبال یادآوری کرده برنامه آماده سازی بی نظیر و یکتایش حالا دیگر وجود خارجی ندارد چرا که سرمربی پرسپولیس و شرکایش آن را با مخالفتهای سازمان یافته به هم زدهاند.
حالا رابطه ما با کی روش، شبیه دوگانههای ادبی آشناست؛ یار بی وفا و مرد دلخسته یا برعکس. آن روز که وزیر وقت ورزش به درستی به ما یادآوری کرده بود کی روش مرزهای حقوقی قرارداد و رابطه کارفرما و کارگزار را مخدوش کرده و در گفتوگوها بالاتر از ما میایستد، مقابل او جبههای سخت تشکیل دادیم اما استعفای آخر و البته اعلام ادامه کار با توجه به مخالفت فدراسیون به دلیل " اعتماد و اطمینان از تعهد شخصی و حرفهای و مهارت " یا " صداقت و تعهد کامل " وی (آن چه که کی روش درباره خود نوشته است) ما را به فکر فرو برد که آیا مخالفت محکم آن روز با وزیری که شاید بخش مهمی از علت حذف اش از کابینه به همین موضع گیری بازمی گشت، درست بود یا نه؟
کارلوس کی روش گرانقیمت ترین سرمربی تاریخ فوتبال ایران است و البته کارنامه دارترین آنها، اما باید از خود و البته از او سؤال کنیم که چه چیزی انگیزه پرداخت سنگینترین مبالغ ممکن برای اوست؟ محض یادآوری، کی روش بخشی از این دستمزد را به واسطه چیزهایی دریافت میکند که بهانههای دائمی او برای سریال استعفا بودهاند. مسائلی که جمع آنها حضور یک مربی بزرگ را الزامی میکند تا با وجود او بخشی از این نقاط ضعف بی اثر شوند. به واقع، فوتبال ایران همواره با مشکلاتی مثل ضعف برنامه ریزی، مشکل زمین و امکانات، مسئله نیروی انسانی و سرمربیان کم دانش باشگاهی مواجه بوده اما همین مسائل است که حضور کی روش را توجیه میکند والا اگر شرایط مطابق با کشورهای صاحب امکانات و ثروت و دانش فوتبال جهان میبود، استخدام کی روش با این دستمزد بی سابقه جای توجیه نداشت کما اینکه او با وجود غرغرها و تهدیدهای دائمی ششمین سال حضور در فوتبال ایران را آغاز خواهد کرد و در فروردین سرمربی ما در دو بازی قطر و چین خواهد بود تا شاید صدرنشینی در گروه A مقدماتی آسیا ادامه داشته باشد. نکته این جاست که (صادقانه)خود کی روش هم این دستمزد را در جای دیگری نخواهد گرفت. او در هیچ سرزمین دیگری نخواهد توانست بازیکنان یک تیم را از اردوی تیم ملی اخراج کند، این تعداد روز در سال را در مرخصی باشد و تا این حد مرزهای قدرت و درخواست ها تا حد عزل و نصب در فدراسیون را افزایش دهد. (اینها حقیقت محضاند).
این که امروز فدراسیون فوتبال ایران در پاسخ به سرمربی تیم ملی و بیانیه بی سابقهاش چه خواهد کرد نکته مهمی نیست، مهمتر، چیزی است که کی روش با قلب و اعتماد ما میکند. با قلب میلیونها ایرانی که او را به عنوان یک سلحشور دوست داشتهاند. آنهایی که بعد از شکست بوسنی، بعد از حذف مقابل عراق و در انتهای همه روزهایی که با شکست به پایان رسیده بود، پشت کی روش را خالی نکردند. آنهایی که آخرین یادداشت آقای سرمربی و الفاظ گزندهاش را خوانده و حیرت کردهاند که این اصرار به جنگ و تاکید به ناامیدی از کجاست؟ آنهایی که سوء ظنشان نسبت به فرمانده برانگیخته شده و از خود میپرسند آیا او واقعاً دوستمان داشت وقتی در اولین مصاحبه تلویزیونی قبل از بازی بحرین ما را به ورزشگاه دعوت کرد؟
البته
ما ناامید نیستیم ، پس کاش یک روز همه چیز به عقب برگردد و دوباره آن
علاقه شعلهور شود. تا آن وقت، روز به خیر و موفق باشید آقای کی روش.

کارلوس کی روش، چهرهای متفاوت در فوتبال ایران بوده است؛ از مرد رویاها و ناخدای دریاهای توفانی در لحظههایی که دوستش داشتهایم تا سرمربی بهانه جوی تند خو، در همه روزهای تعطیلی تیم ملی. روزهایی که خبر استعفای او با سرمشقهای یکسان خبر اول فوتبال ماست، خبری که قبلتر قلبمان را به تپش میانداخت و حالا فقط آزارمان میدهد. چه، او به عنوان یکی از ده مربی گرانقیمت ملی دنیا، در آخرین بیانیه مسئولیت نتایج منفی (احتمالی) تیم ملی در گیرودار رقابتهای مقدماتی جام جهانی را به گردن فدراسیون فوتبال کارفرمای خود انداخته و به هواداران فوتبال یادآوری کرده برنامه آماده سازی بی نظیر و یکتایش حالا دیگر وجود خارجی ندارد چرا که سرمربی پرسپولیس و شرکایش آن را با مخالفتهای سازمان یافته به هم زدهاند.
حالا رابطه ما با کی روش، شبیه دوگانههای ادبی آشناست؛ یار بی وفا و مرد دلخسته یا برعکس. آن روز که وزیر وقت ورزش به درستی به ما یادآوری کرده بود کی روش مرزهای حقوقی قرارداد و رابطه کارفرما و کارگزار را مخدوش کرده و در گفتوگوها بالاتر از ما میایستد، مقابل او جبههای سخت تشکیل دادیم اما استعفای آخر و البته اعلام ادامه کار با توجه به مخالفت فدراسیون به دلیل " اعتماد و اطمینان از تعهد شخصی و حرفهای و مهارت " یا " صداقت و تعهد کامل " وی (آن چه که کی روش درباره خود نوشته است) ما را به فکر فرو برد که آیا مخالفت محکم آن روز با وزیری که شاید بخش مهمی از علت حذف اش از کابینه به همین موضع گیری بازمی گشت، درست بود یا نه؟
کارلوس کی روش گرانقیمت ترین سرمربی تاریخ فوتبال ایران است و البته کارنامه دارترین آنها، اما باید از خود و البته از او سؤال کنیم که چه چیزی انگیزه پرداخت سنگینترین مبالغ ممکن برای اوست؟ محض یادآوری، کی روش بخشی از این دستمزد را به واسطه چیزهایی دریافت میکند که بهانههای دائمی او برای سریال استعفا بودهاند. مسائلی که جمع آنها حضور یک مربی بزرگ را الزامی میکند تا با وجود او بخشی از این نقاط ضعف بی اثر شوند. به واقع، فوتبال ایران همواره با مشکلاتی مثل ضعف برنامه ریزی، مشکل زمین و امکانات، مسئله نیروی انسانی و سرمربیان کم دانش باشگاهی مواجه بوده اما همین مسائل است که حضور کی روش را توجیه میکند والا اگر شرایط مطابق با کشورهای صاحب امکانات و ثروت و دانش فوتبال جهان میبود، استخدام کی روش با این دستمزد بی سابقه جای توجیه نداشت کما اینکه او با وجود غرغرها و تهدیدهای دائمی ششمین سال حضور در فوتبال ایران را آغاز خواهد کرد و در فروردین سرمربی ما در دو بازی قطر و چین خواهد بود تا شاید صدرنشینی در گروه A مقدماتی آسیا ادامه داشته باشد. نکته این جاست که (صادقانه)خود کی روش هم این دستمزد را در جای دیگری نخواهد گرفت. او در هیچ سرزمین دیگری نخواهد توانست بازیکنان یک تیم را از اردوی تیم ملی اخراج کند، این تعداد روز در سال را در مرخصی باشد و تا این حد مرزهای قدرت و درخواست ها تا حد عزل و نصب در فدراسیون را افزایش دهد. (اینها حقیقت محضاند).
این که امروز فدراسیون فوتبال ایران در پاسخ به سرمربی تیم ملی و بیانیه بی سابقهاش چه خواهد کرد نکته مهمی نیست، مهمتر، چیزی است که کی روش با قلب و اعتماد ما میکند. با قلب میلیونها ایرانی که او را به عنوان یک سلحشور دوست داشتهاند. آنهایی که بعد از شکست بوسنی، بعد از حذف مقابل عراق و در انتهای همه روزهایی که با شکست به پایان رسیده بود، پشت کی روش را خالی نکردند. آنهایی که آخرین یادداشت آقای سرمربی و الفاظ گزندهاش را خوانده و حیرت کردهاند که این اصرار به جنگ و تاکید به ناامیدی از کجاست؟ آنهایی که سوء ظنشان نسبت به فرمانده برانگیخته شده و از خود میپرسند آیا او واقعاً دوستمان داشت وقتی در اولین مصاحبه تلویزیونی قبل از بازی بحرین ما را به ورزشگاه دعوت کرد؟
اینها،
این سؤالات، آغاز راهی است که به جدایی میرسد. سریع یا آرام. حالا کی روش
بابت مخدوش کردن این ارتباط مسئول است. رابطهای که به نظر در جایی بالاتر
از بردها و نتایج، دلگرمی همه هواداران و البته ترمزی برای انتقادها و
ناباوریها بود.
بابت سست شدن این اطمینان شما مسئولید آقای کی روش. شما که هنوز دوستتان داریم اما شاید نه مثل قبل. نه مثل روزهای بلوهوریزنته و کانبرا، نه مثل شب عید دو سال پیش که لحظه تحویل سال دعای خیلیها، ماندن شما بود.
بابت سست شدن این اطمینان شما مسئولید آقای کی روش. شما که هنوز دوستتان داریم اما شاید نه مثل قبل. نه مثل روزهای بلوهوریزنته و کانبرا، نه مثل شب عید دو سال پیش که لحظه تحویل سال دعای خیلیها، ماندن شما بود.
منبع: تجارت نیوز
لینک کپی شد
ارسال نظر
نظرات بینندگان
کی روش درقلب ماست مثل گذشته والبتهد توطئه گران موفق شدن با قراردادن هواداران پرسپولیس روبه روش محبوبیتشو تحت تاثیر قراربدن قبل از این بارحمتی وفسیلهای پیشکسوت استقلال تلاش میکردن همین کارو انجام بدن اما طرفدارهای پرسپولیس خیلی بیشترن حالا بازی برگشته مهم نیست چون وقتی خدا بخواد به بنده ای عزت بده هیچ کدوم از بندگانش هرچند قوی وپرجمعیت هرگز نمیتونن دربرابرش پیروز بشن روزی این محبوبیت حبابی برای برانکو ریاکاروویچ به پایان میرسه شک نکنید هیچ چیز این فوتبال ما سرجاش نیست تنها چیز ی از این فوتبال که سرجاشه کی روشه باید ازش محافظت کنیم پشتش باشیم چون روند روبه رشد تیم ملی کاملا مشخصه این روند روی تیمهاهم معلومه پرسپولیس دوسال دیگه معلوم نیست چی میشه چراباید طلا رو قربانی مس کنیم همه حرف کی روش اینه اون برای فکرش جان میده وگرنه جاشدن تو دل هوادارو فسیلهای بی سواد برای مرد باهوشی مثل کی روش چیزی نیست پشت کی روش باشید در سختترین لحظات دوستیها معلوم میشه برادران پشتشوخالی نکنید
پاسخ